وقتی که ما 30 سال بعد می فهمیم که عکس های مسجدالاقصی غریب تر از آن مسجد معروف است و 30 سال حتی ما که چشمانمان به غربت فلسطین و آوارگانش دوخته شده بود، متوجه سانسور عکس های بیت المقدس نشده ایم، از دیگرانی که شکار تبلیغات جهانی اند، چه انتظاری باید داشت.
قدس و آزادی اش مهم است . علت های گذشته را کنار بگذاریم. سند افتخارآمیز یک حوزه تمدنی که بشریت امروز ریشه های فرهنگی اش را از آن می گیرد، در دستگاه خورد کن صهیونیزم دارد محو می شود. حوزه تمدنی ادیان ابراهیمی. جایگاه اولین ریشه های توحید. زادگاه مسیح و قبله ای که در 1400 سال پیش آن قدر مقدس بود که قبله اول نماز ما باشد .
اکثریت آوارگان فلسطین فارغ التحصیلان باهوش دانشگاه های جهان هستند . آنها اگر به وطنشان برگردند، می توانند در کوتاه مدتی کشوری بسازند که تمام تکنولوژی های وارداتی اسرائیل را بچه گانه جلوه دهند . آنها کسانی هستند که هنوز نپذیرفته اند که بی وطن شده اند .
فلسطین و مسجد الاقصایش جهت تاریخی بشر و تمدن امروز است. کشوری که در غیاب ملتش نامش عوض می شود. ملتی که در غیاب سرزمینش باید حس بی پناهی را در تمام لحظه های حیاتش تجربه کند. همه این ماجراها در جلوی چشم ما اتفاق افتاد . در جلوی قیام و قعود ما یک مسجد را دزدیدند . در میان صف های نماز ما یک ملت را جابه جا کردند . شاید راز روز قدس هم در همین باشد . باید نماز دیگر خواند و غیبت مسجد و نمازگزار همراه دیروزمان را فریاد کنیم . این نمازها به جهت جبران کسالت های ایمانی همه ماست.
ما درگیر ماجرا نبودیم . اما مسوولیت از زمان وقوف بر امری این چنین آغاز می شود. یک ملت و یک مسجد و یک دیار قدسی را در روز روشن دزدیده اند . در فکر راضی کردن وجدان دزدان نباشیم . اعراب 50 سال در فکر راضی کردن وجدان بیمار صهیونیست ها بودند . اما جهت تاریخ از زمانی عوض شد که یک بچه فلسطینی احساس اسارت را فهمید و با سنگ، راه حل های سازشکارانه را هدف گرفت . اگر در آن روز که صف ها را جدا می کردند ما نبودیم، اگر سنگمان هنوز به شیشه مات صهیونیست ها نرسیده است، باید یک روز را برای فریادمان انتخاب می کردیم. روز قدس آن روز است. روزی که ما شرف را انتخاب کردیم و از شرافت یک قبله دفاع می کنیم .
با تشکر از گروه پژوهشگران جوان
نظرات شما عزیزان: